کجایی جوانی که یادت بخیر
امروز به فایل های گذسته ام رجوع کردم در آن مطالب نشریه ام را یافتم که ابتدا تحت عنوان واحد فرهنگی شهید زین الدین بود بعد شهید بابایی ؛که در هیات اباصالح المهدی توزیع میشد . شماره 11 ان بود که درموضوع حضرت حجت نوشته می شد و محتوای آن را به حجة الاسلام رهبر نشان می دادم تا تاییدی از ایشان بگیرم ،باز دانشگاه بین این کار ما شاید فاصله انداخت. تا یار که را خواهد و ....
روز قیامت چه طور صحنه ای است خدا می داند!!!!!!
حالا شماره 11 رو ببینید:
سلامٌ علی قلب زینب الصبور
هم هیئتی سلام
ماه شبان دوباره از نیمه گذشت و بعید می دانم که توانسته باشیم در آویختگاه شاخه های طوبی گوهری ناب چیده باشیم ، نمیدانم ! خدا به مومنینش خیر بدهد . مطالب این شماره اجمالاً در رابطه با شناخت حضرت حجت و اَذیت وآزاری که حضرت در هنگام ظهور از جاهلان می بیند می باشد.
ایمان بدون شناخت امام زمان تحقق نمی پذیرد،در این مورد هم دلیل عقلی است و هم دلیل نقلی.
1. دلیل عقلی
علت ها یی که برای ضرورت و لزوم وجود پیامبر گفته اند ، همان علت ها برای ضرورت وجود جانشین و وصیّ پیغمبر نیز صا دق است که پس از وفات آن حضرت لازم است بوده باشند تا مردم به جانشین پیغمبر در شؤون مختلف زندگی خود مراجعه کنند، همان گونه که به پیغمبر مراجه می کردند، پس بر خدا واجب است که او را نصب نماید و بر مردم نیز واجب است او را بشناسند؛ زیرا که پیروی کردن بدون معرفت و شناخت امکان ندارد.
خانه از پای بست ویران است خواجه د ربند نقش ایوان است
2. دلیل نقلی
از حضرت امام محمد باقر روایت شده است که فرمودند: البته کسی خدای را می شناسد و عبادت می کند که خداوند را و امام خود را که از خاندان ما است بشناسد ، و هر آن که خدا ی _عزّ و جلّ_ را شناخته و امام از خاندان ما را نشناخته باشد ، غیر خدا را شناخته و عبادت کرده است . به خدا سوگند گمراهی همین است.
و دیگر روایتی را که از باب تذکر بدان اشاره میکنیم روایت رسول خداست که فرمودند:
« هر کس در حالی بمیرد که امام زمانش را نشناخته باشد ، به مرگ جاهلیت مرده است».
مکیا ل المکارم ص39
اجمالاً به ضرورت شناخت پرداختیم درد آور این است که به خاطر کوتاهی ما حضرت از ما رنجیده می شود.
آنچه از نادانی مردم به قائم میرسد
راوی می گوید : شنیدم از ابا عبد الله امام صادق می فرمودند: به درستی وقتی قائم ما، قیام کند چنان با جهل مردم روبرو می شود که شدید تر است نسبت به آن چه رسول خدا با نادانان جاهلیت مواجه بود. " گفتم : "و آن چگونه است؟ " فرمودند:" به درستی که رسول خدا بر مردم آمد ، در حالیکه آنها سنگ ها و صخره ها و چوب های تراشیده و بت های چوبی را عبادت می کردند ، به راستی وقتی قائم ما بر مردم آمد؛همگی علیه او ، کتاب خدا را تفسیر می کنند و به وسیله ی آن با او گفت و گو می کنند، سپس فرمود : " به خدا سوگند ! عدلش در خانه هایشان داخل می شود ، همان گونه که گرما و سرما داخل می شود."
نگهداری اسرار آل محمد از نا اهلان
ابو عبد الله جعفربن محمد فرموده باشند: به درستی که ولایت ما را داشتن فقط تصدیق کردن آن نیست؛ همانا پوشاندن و حفظ آن از نا اهلش و نقل کردن ِ آن برای آنان (یعنی= شیعیان ) است که سلام من و رحمت خدا برآنان باد !
به
آنان بگو ، خداوند رحمت کند بنده ای را که دوستی مردم را نسبت به ما و
خودش جلب کند و برایشان حدیث نقل کند ، از آن چه به آشنایند ، و از آن ها
پوشیده دارد، آنچه منکر آن هستند ، سپس فرمود ، به خدا سوگند !
آن که با ما ، با شدید ترین صورت بجنگد ، برای ما بهتر است از این که سخنی درباره ی ما بگوید که ما دوست نمی داریم . "
کسی که امام خود را بشناسد زود یا دیر شدن این امر برایش زیانی ندارد
فضیل بن یسار گفت : از ابا عبدالله امام صادق درباره ی فرمایش خدای عزو جل که: « یَومَ نَد عُوا کلَّ أُناسِ بِإمامِهِم؛ (یاد کن) روزی را که هر گروهی را با پیشوایانشان فرا می خوانیم.) (اسراء 71)پرسیدم ، فرمود:"ای فضیل ! امام خود را بشناس ! به راستی هنگامی که امام خود را بشناسی ، زود یا دیر بودن این امر برایت ضرری ندارد ؛ کسی که امامش را بشناسد و قبل از آنکه صاحب این امر قیام کند ، بمیرد ، به منزله ی آن است که در سپاه او نشسته باشد
؛ نه بلکه به منزله ی کسی است که زیر پرچمش نشسته است." راوی گفت : " و بعضی یارانمان روایت کرده اند ، به منزله ی کسی است که همراه با رسول خدا صلی الله علیه وآله به شهادت رسیده اند."
همچنین در روایتی ابی بصیر میگوید : به ابی عبد الله امام صادق علیه السلام گفتم :" فدایت شوم ! فرج چه زمانی است؟" فرمودند: " ای ابابصیر! تو دنیا را برای که می خواهی ؟ کسی که این امر بشناسد ، همانا با انتظارش، اندهش دور می شود."
غیبت نعمانی صفحه های 33 ،351،401
جـان به قربان کسی کـز هـجر او آواره ام او بود خورشید و من در عشق او پروانه ام
درکفش باشد ز سوی حق لوای فتح ونصـر غایب از انظار خلق است آن در یک دانه ام
دیـن جـدش را کـنـد احـیا و باطـل را فـنـا حکم داودی کند آن صاحب دورانه ام
اصـل و فـرع ظالمان را جمله می سازد تباه جان فدای آن که من در عشق او دیوانه ام
بـار الـها در ظـهور حضـرتش تعـجیل کـن کفر و طغیان و فساد ظالمان تعطیل کن
- ۰ نظر
- ۱۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۳:۲۷