شاگرد مکتب عشق دیوانه ی حسینم

اینجا انتهای خط است و سلامی به شروع دوباره اگه مرد میدان هستی بسم الله.بیا با هم بریم کربلا

شاگرد مکتب عشق دیوانه ی حسینم

اینجا انتهای خط است و سلامی به شروع دوباره اگه مرد میدان هستی بسم الله.بیا با هم بریم کربلا

طبقه بندی موضوعی

این جشن ها برای من آقا نمی شود

محمد حسین حاجی پور | شنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۱:۱۵ ب.ظ

این جشن ها برای من آقا نمی شود

شب با چراغ عاریه فردا نمی شود

 

خورشیدی و نگاه مرا می کنی سفید

می خواستم ببینمت اما نمی شود

 

شمشیرتان کجاست؟ بزن گردن مرا

وقتی که کور شد گرهی، وانمی شود

 

یوسف! به شهر بی هنران وجه خویش را

عرضه مکن، که هیچ تقاضا نمی شود

 

اینجا، همه من اند، منِِ بی خیال تو

اینجا کسی برای شما، ما نمی شود

 

آقا! جسارت است ولی زودتر بیا

این کارها به صبر و مدارا نمی شود

 

تا چند فرسخی خودم، ایستاده ام

تا مرز یأس، تا به عدم، تا«نمی شود»

 

می پرسم از خودم: غزلی گفته ای، ولی

با این همه ردیف، چرا با«نمی شود»؟

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی